هو

هو

دلنوشته ای برای او
هو

هو

دلنوشته ای برای او

آب زنید راه را

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد

مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد  ادامه مطلب ...

همسفر عشق

گفتم تو چرا دور تر از خواب و سرابی
گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی اما تو نقابی 
ادامه مطلب ...

رهایی

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد 
ادامه مطلب ...